معرفی بکس پرشیا گیمرDavid Cage خالق بازی indigo prophecy است،خالق بازیی متفاوت در نسل ششم بازی های رایانه ای. کارگردانی که داشت دومین تجربه خود پس از شکست خوردن در پروژه Omikron: The Nomad Soul را برای دریم کست ،کسب می کرد.او می خواست که بازی های رایانه ای محدود به اکشن خالص نباشد.او می خواست که به ما یک داستان عالی را نشان دهد.که ما فقط در آن به عنوان یک وسیله برای پیشبرد داستان ظاهر شویم.دنیایی که درآن امتحان شویم.دنیایی که در آن نه تنها به انجام بازی ، حتی به انجام زندگی بپردازیم.بتوایم با کار های خود مسیر زندگی شخصیت بازی را به پیش ببریم.ایده ای که در بازی indigo prophecy(یا Fahrenheit) به وجود آمد و در شاهکار heavy rain به اوج خود رسید.اوجی که صدای برخی از منتقدان را هم درآورد.اوجی که قبل از آن که یک بازی باشد بیشتر به یک فیلم شبیه بود،پر از QTE (دکمه زنی).
مهم ترین مسئله ای که می توان در مورد بازی های قبلی کیج گفت ۳ حرف دارد،QTE . ساخته قبلی کیج یعنی heavy rain اصولا یک فیلم را به نمایش می گذاشت که شما فقط باید در مواقع خاص به فشردن دکمه های مشخص شده فکر می کردید.در نتیجه مهم ترین نقد، منتقدان همین دکمه زنی هایی بودند که کل بازی را پوشش می دادند.اما کیج و استودیو خودش یعنی Quantic Dream از این انتقاد ها درس گرفته اند.انتقاد هایی که به نظر می رسد به کیج فهماند تا چه بازیی منتشر کند. آن ها می خواهند در بازی جدیدشان محصولی با طعم QTE+داستان فوق العاده+اکشن را به ما تحویل دهد. که آن هم چیزی نیست جز BEYOND:TWO SOULS.قبل از تهیه پیش نمایش داشتم به این نکته فکر می کردم که چه بنویسم.بازی ای که در حقیقت مشخص است به شاهکاری بی نظیر تبدیل خواهد شد.بازی ای که کیج ساخته دیگر توضیح نمی خواهد!!بازی ای که می دانیم از تجربه به دست آمده.آن هم تجربه های فردی به نام دیوید کیح!
در حقیقت ساختن بازیی متفاوت سخت است.زیرا باید در آن تمام خلاقیت را خرج بازی کرد.اما انگار خلاقیت کیج تمام شدنی نیست.برای پی بردن به این نکته تا پایان پیش نمایش با ما همراه باشید.شما در beyond نقش دختری به نام جودی هولمز با ایفای نقش الن پیچ را دارید.دختری عجیب.دختری که همه افراد از جمله پدر و مادرش از او دل می کنند به دلیل داشتن نیروی ماورایی(آیدن). نیرویی که جودی را از دیگران متمایز می کند.ما در بازی شاهد بازه زمانی از ۸ سالگی تا ۲۳ سالگی جودی هولمز خواهیم بود.دختری که به دنبال سر نوشتش،کارتن خوابی،درد،مشقت و قتل را تجربه خواهد کرد. دربازی هنوز در مورد روحی(همان نیروی ماورایی،آیدن) که در کنار اوست اطلاعات چندانی منتشر نشده.
حالا چرا روح؟
دیوید کیج می خواهد به ما فلسفه مرگ را بشناساند.که در این رابطه او می گوید:
مرگ واقعا چیز غریبی است! وقتی کسی از نزدیکانتان می میرد شما حتما نظری دارید در موردش،اما وقتی کسی که بهتان خیلی نزدیک است را از دست می دهید کاملا به هم میریزید!یک روز فکر میکردم مردن بدون مذهب چطور می تواند باشد؟ بدون خدایی که در میان ابرهاست یا هرچیز دیگری…اینکه آیا هیچ توضیح دیگری هم در موردش (مرگ) وجود خواهد داشت؟ این بود که من رفتم و سناریو این بازی را نوشتم. مرگ چیز جالبی برای موشکافی کردن است و مرگ است که جودی هولمز را تعقیب خواهد کرد در قالب آیدن! و اگر مرگ به نفع دیوید کیج است پس مرگ آیدن نقاط مهمی از تاریخ را رقم خواهد زد.( یعنی مرگِ مرگ؟)
پس با این نوشته ها می توان اینگونه برداشت کرد که کیج رویای بزرگی دارد با روحی به نام آیدن. داستان بازی به مانند HR بسیار پیچیده و چند وجهی نیست زیرا دیگر داستان بازی تنها یک فرد را در کنار یک نیروری ماورایی نشان می دهد.اما انگار باز هم گیمر است که با تصمیمات خود سرنوشت جودی را رقم خواهد زد.
بازی در جریان کنفرانس سونی در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۲ برای اولین بار رونمایی شد. دمویی که از بازی در E3 پخش شد فقط بخش کوتاهی از پانزده دقیقه روند بازی بود که بعدا به صورت اختصاصی برای گزارشگران نمایش داده شد. این دمو با حرکت قطاری در شبی بارانی شروع می‌شود که جودی هولمز (قهرمان اصلی بازی) در آن خفته است. بازیکن می‌تواند با آیدن (روحی که جودی از کودکی با آن در ارتباط است) دور قطار پرواز کند و وقتی جلوتر از قطار بر روی ریل پیش می‌رود، متوجه می‌شویم که پلیس های ایالتی راه را بسته اند. آیدن می تواند سخنان پلیس ها را شنود کند و با این کار متوجه می‌شویم که نیروهای پلیس منتظر رسیدن قطار و به دنبال جودی هستند! ضرب آهنگ بازی تند می شود. آیدن پروازکنان برمی‌گردد تا جودی را خبر کند. او با انداختن بطری آبی، جودی را بیدار می‌کند. اما دیر شده و پلیس ها وارد قطار شده اند. از اینجا کنترل جودی دست بازی کننده می‌افتد و او باید از دست دو پلیسی که از وی کارت شناسایی می‌خواهند، فرار کند.
گیمپلی بازی هم شباهت هایی به HR خواهد داشت زیرا باز هم QTEها در بازی نقش اصلی را ایفا می کنند. اما اینبار جودی قابلیت سنگر گیری و تیر اندازی را هم بر اساس تریلر ها خواهد داشت.کنترل آیدن هم تمام و کمال در دستان گیمر خواهد بود به گونه ای که ایدن می تواند برای حل مشکل جودی ده ها کار مختلف انجام دهد. مراحل بازی به نظر بسیار متنوع به نظر می رسد زیرا ما شاهد ۱۵ سال از زندگی دختری متفاوت خواهیم بود. از کارتن خوابی گرفته تا قصری در عربستان.
در یکی از مراحل دیگر بازی جودی ماموریتی را دارد که باید به ارتش کشوری آفریقایی که به نظر سومالی خواهد بود نفوذ کرده و رهبر آنان را به قتل برساند. که در طی مرحله آیدن به کمک جودی خواهد آمد. به گونه ای که آیدن در درون یکی از سربازان می رود و او را داخل اتاق رهبر می کند و تمام اعضای آن اتاق را به تیر می بندد.به نظر هرچه از بازی می گذرد ، جودی رابطه بهتری با آیدن پیدا کند.در بازی از تکنولوژی موشن کپچر استفاده شده است که به هرچه واقعی تر شدن صحنه ها کمک می کند. در بازی صحنه های جودی هولمز را بازیگر محبوب،الن پیچ بازی می کند، زیرا دیوید کیج وسواس زیادی برای رفلکس صورت شخصیت های بازی هایش دارد. که نتیجه همین وسواس را می توان در شاهکار Heavy Rain مشاهده کرد.
گرافیک بازی هم با توجه به قدرت کنسول PS3 که دیگر به آخرهای عمر خودش رسیده در یک کلمه فوق العاده خلاصه می شود. البته صحنه های متفاوت و لوکیشن های مختلف و نور پردازی عالی کمک شایانی به خوب جلوه دادن گرافیک بازی کرده اند.صداگزاری بازی را هم Lorne Balfe قبول کرده است. صداگزاری که می توان موفقیت او در کار های Call of Duty: Modern Warfare 2,Inceptionوac3, The Dark Knight Rises, Sherlock Holmes: A Game of Shadows,iron manPirates of the Caribbean: At World’s End, Batman Begins تضمینی برای صدا گزاری بازی beyond دانست.
سخن پایانی:
همه ی ما می دانیم که Fahrenheit در زمان خودش بی نظیر بود.Heavy rain شاهکاری تکرار نشدنی بود وهست. اما کیج می خواهد با beyond two souls یک قدم بازی های رایانه ای را به پیش ببرد.پس برای دیدن سرنوشت جودی هولمز فقط باید تا ۸اکتبر امسال منتظر بمانیم.
والپیپر بازی ۱
